بزرگنمايي:

پیام آذری - چهره قاتل کمی بزرگ‌تر از سنش نشان می‌دهد. لاغراندام است و قدی متوسط دارد. آخرین عکسی هم که در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده، عکس خودش است، کنار هیات عزاداری. شاید کمتر کسی باور کند این همان قاتلی است که صبح زود به خانه پدری نامزدش می‌رود و برادر 8ساله دختر را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهد و سپس با «چاقوی فرشبافی» گلوی نامزد 16 ساله‌اش را که حدود یک‌سال و نیم پیش به عقد هم در آمده بودند، می‌برد و او را به قتل می‌رساند.
به گزارش اعتماد، پس از این اتفاق دختر نوجوان را به بیمارستان سینا در مراغه منتقل می‌کنند، اما او به دلیل شدت جراحات جانش را از دست می‌دهد. «علی. ا»؛ پسر 21ساله اهل شهرستان مراغه، دومین شهر پرجمعیت آذربایجان شرقی، هفتم شهریور ماه امسال حدود ساعت 7 صبح به خانه «سونیا. م»؛ نامزد 16 ساله‌اش در محله «زینال‌آباد» مراجعه می‌کند و با ضربات متعدد چاقو او را می‌کشد.
برخی منابع محلی می‌گویند: «سونیا به دلیل اینکه نامزدش به مواد مخدر صنعتی گرایش پیدا کرده بود، قصد داشت از او جدا شود. روز حادثه سونیا با اینکه هدف حمله علی قرار گرفته بود تلاش می‌کند از خانه فرار کند، اما نامزدش مقابل در ورودی خانه گلوی او را با چاقو می‌برد.»
یکی از اقوام دور سونیا نیز توضیح می‌دهد که علی طلاهای سونیا را فروخته بود و «زیورآلات بدلی» جایگزین طلاها کرده بود. شب قبل از حادثه هم آن‌ها به شدت با هم بحث‌شان شده بود. بر اساس اخبار رسمی منتشر شده، سونیا دومین زنی است که در شهریور ماه 1402 توسط همسرش به قتل رسیده است.
پیش از این نیز در 5 شهریور ماه 1402در ماهدشت کرج زن جوانی با «انگیزه ناموسی» توسط همسرش با ضربات چاقو به قتل می‌رسد. پس از این حادثه توحید فارسی، فرمانده انتظامی شهرستان مراغه در مورد دستگیری قاتل اعلام کرد که در پی اعلام مرکز فوریت‌های 110 پلیسی مبنی بر قتل دختر 16ساله با ضربات چاقو در یکی از محلات شهرستان ماموران پلیس آگاهی و انتظامی جهت بررسی صحنه جرم در محل حاضر شدند.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته و بازدید محل قتل و جسد مقتول مشخص شد، قتل توسط نامزد متوفی که جوانی 21ساله بوده صورت گرفته و پس از آن از صحنه متواری شده است. ماموران انتظامی با شناسایی هویت قاتل موفق شدند او را دستگیر کنند. در بازجویی‌های پلیسی و مواجهه با شواهد و مدارک و ادله پلیسی در نهایت متهم، به قتل نامزدش با انگیزه اختلاف خانوادگی اعتراف کرد و پس از تشکیل پرونده تحویل مراجع قضایی شد.
سونیا این اواخر نامزدش را نمی‌خواست یکی از اهالی مراغه که متهم را می‌شناسد توضیح می‌دهد که «علی را می‌شناختم تا جایی که می‌دانم شغل مشخصی نداشت. مسافرکشی می‌کرد، شاگرد قنادی بود، همه کار می‌کرد. علی و سونیا در یک محله زندگی می‌کردند. محله زینال‌آباد. علی، پسر خوبی بود یعنی تا وقتی که من می‌شناختمش خوب بود و معتاد هم نبود. همان‌طور که گفتم مراغه مصرف مواد عادی است. جوان‌ها بیکارند. کار دیگری ندارند، اما هیچ کس فکر نمی‌کرد او سونیا را به قتل برساند.»
همچنین یکی از همسایگان خانواده این دختر نوجوان توضیح می‌دهد که علی با چاقوی فرشبافی به خانه پدری سونیا می‌آید. مادر سونیا خانه نبود. اول برادر 8ساله او را مورد ضرب و جرح قرار می‌دهد و سپس سراغ سونیا می‌رود. سونیا با اینکه چند ضربه چاقو خورده و مصدوم شده بود تا جلوی در ورودی خودش را می‌رساند، ولی علی جلوی در ورودی به سونیا حمله می‌کند و گلوی او را با چاقو می‌برد.
یکی دیگر از اهالی مراغه هم می‌گوید: «سونیا هر کاری هم کرده باشد علی حق نداشته او را بکشد…، چون مگر غیر این است که فقط با چند آیه به عقد هم درآمده بودند! از طرف دیگر هم شنیدیم که سونیا دیگر علی را نمی‌خواست، چون به مواد مخدر اعتیاد پیدا کرده بود. هر چه باشد او حق نداشته دختر مردم را بکشد.»
مادر مقتول نمی‌گذاشت او از نامزدش جدا شود پدر سونیا بیشتر در روستای دیگری وقتش را می‌گذراند. مادر سونیا زبان فارسی نمی‌داند. برای همین پسرخاله مقتول به سوالاتم در مورد ماجرا پاسخ می‌دهد.
سونیا فرزند اول بود. یک برادر 8ساله هم دارد.
حدود یک‌سال و نیم پیش عقد کردند. با هم دوست بودند و چون همدیگر را می‌خواستند به عقد هم درآمدند.
نه، وقتی نامزد کرد، مدرسه نرفت. نامزدش نمی‌گذاشت مدرسه برود.
7 صبح هفتم شهریور مادر سونیا برای خرید نان از خانه بیرون می‌رود. علی مواد مخدر مصرف کرده و توهم زده بود. به خانه آن‌ها می‌رود و سونیا را با چاقو می‌کشد. علی را قبلا در رفت و آمدهای خانوادگی دیده بودم. از نوع حرف زدنش متوجه شده بودم چیزی مصرف می‌کند. از او پرسیدم چی مصرف کردی؟ گفت: گل. همانجا به او گفتم: مواد مصرف نکن. تو نامزد داری، اما گوش نداد. بعد هم که این اتفاق فجیع رخ داد. سونیا هم به خاطر اعتیاد علی می‌خواست طلاق بگیرد، اما مادر سونیا نمی‌گذاشت. می‌گفت؛ آبروی‌مان می‌رود. او هم نمی‌دانست که علی یک روز سونیا را می‌کشد.
نه، علی مواد مصرف کرده و توهم زده بود. این را هم می‌دانم که شب قبل از حادثه بحث‌شان شده بود. مادر سونیا به من گفت؛ علی توهم زده بود. برای همین سراغ دخترم آمد. چند وقتی می‌شد از خود سونیا شنیده بودم که می‌گفت؛ علی اذیتش می‌کند و می‌خواهد طلاق بگیرد.
او چند ساعت بعد شناسایی و دستگیر شد. الان هم در زندان است. خانواده سونیا تصمیم به رضایت ندارند.
ابتدا جسد سونیا به پزشکی قانونی انتقال پیدا کرد و 8شهریور هم مراسم خاکسپاری انجام شد.