ویژگیهای عاشق و معشوق در غزل 1307 «دیوان شمس»
فرهنگي
بزرگنمايي:
پیام آذری - اشعار زیادی همچون مجموعهی «لیلی و مجنون» نظامی و اشعار خدای غزل عاشقانه (سعدی) به ذکر ویژگیهای عاشق و معشوق پرداخته و جانگدازیهای عشق را به زبان شعر بازگو کردهاند، مولانا نیز پس از آشنایی با جان سوختهای به نام شمس، در حالی که از باور خودش نیز دور بود، شروع به سرودن شعر کرده و یکی از دیوانهای شعرش را به نام شمس میسراید.
به گزارش ایسنا، منطقه آذربایجان شرقی، نویسنده و مثنوی شناس تبریزی در میزگرد تخصصی شرح دیوان «شمس تبریزی» در محل نمایشگاه کتاب تبریز به شرح ویژگیهای عاشق و معشوق از دیدگاه مولانا در غزل شماره 1307 میپردازد.
علی حاجی بلندی با بیان این که میتوان حالات عاشقانه را از غزل 1307 دیوان شمس درک کرد، میگوید: بدیهی است که سخن گفتن از عشق، عاشقی میخواهد و کسی که در دنیای عشق سیر نکرده باشد، در درک مطلب عشق، توفیق کامل به دست نخواهد آورد.
وی در ادامه با اشاره به یکی از آیات قرآن کریم، اضافه می کند: خداوند در ابتدا از عشق خود به بندگانش سخن به میان آورده و عشق بنده به خدا را در درجه دوم ذکر کرده است، طبق عرفان اسلامی، خداوند در ابتدا وقتی که جهان صرفالوجود بوده با نگاه به آینه ازلی، عاشق جمال خود شده و این محبت باعث آفرینش مخلوقات و گرد آمدن مخلوقات در حلقهی وجود او شده است.
وی ادامه میدهد: خواستن و حب نیز از سوی خداوند در دل انسان به بدعت گذاشته شده و خداوند بنده را به عنوان آیینه تجلی جمال خود برگزیده است، به این معنی که معشوق، کمال حسن خود را جز در مرات معشوق نمیبیند و خدواند نیز خواسته است تا حسن جمالش را در آیینه تمام نمای بندهاش ببیند. همانگونه که تصویر ما در آینه، نزدیکتر از تصویر حقیقیمان است، عاشق نیز به عنوان آیینه، بیشترین درک را از زیباییهای معشوق دارد، اما اگر معشوق نبود، عاشقی نیر در کار نبود.
این مثنوی شناس با بیان اینکه عشق عاشق، حق متعالی است، میگوید: عاشق در ابتدا با دشمنان معشوق دشمن و با دوستان او دوست است، اما در انتها با دوستان معشوق هم دشمن شده و غیرت عاشق حاکمیت پیدا میکند. کار عاشق در بدات راه، زاری و اعلام فریاد و گرفتاری است، اما رفته رفته عاشق سکوت اختیار کرده و نزار و منتظر فرمان معشوق میشود. عشق وقتی تجلی مییابد که عاشق و معشوق حس مالکیت را کنار گذاشته و خود را فدای دیگری کنند.
وی میگوید: در غزل شماره 1307 دیوان شمس، مولانا میگوید وقتی عشق تمام ولایت دل را گرفت، عاشق فربه، لاغر و نزار شده و قرار از دست میدهد، اما با وصال، قرار از دست رفته به عاشق بازگردانده میشود. عاشق قبل از رسیدن به معشوق، یا رو همراهی جز خیال معشوق ندارد و از مردم رمیده و تنهاییاش را با خیال معشوق، پر میکند، خیال در این غزل به منزله پیامبری است که از سوی معشوق برای آرامش عاشق فرستاده شده است.
وی اظهار میکند: عاشق دکان عشق را میشناسد و به هر حیلهای برای رسیدن به معشوق، دست میزند، در این غرل بندی که معشوق به پای یار نهاده، عین آزادی و آرامش و پند معشوق همچون گوشوارهای در گوش عاشق است.
انتهای پیام
-
دوشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۶:۲۳
-
۳۲ بازديد
-
ایسنا - فرهنگی - آذربایجان شرقی
-
پیام آذری
لینک کوتاه:
https://www.payameazari.ir/Fa/News/97128/